خالی از غوغای زندگی
چهارشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۲۲ ب.ظ
در آغوش دریایی از شن در صحرایی وسیع ایستاده است. تا چشم کار می کند، تا دور دست ها شن است و صحرای خالی؛ خالی از غوغای زندگی. تصویر گاه و بیگاه پیش روی چشمانش سرابی بیش نیست. صحرا آغوشش را تنگ تر می کند گویی که میخواهد او را در خود حل کند.